نه اینکه بی تو نخندم.......نه!

اما به نیامدن همیشه نگاهت قسم

تمام خطوط این خنده های خواب آلود

باهای های گریه های شبانه

ازرخساره خسته وخیسم پاک میشوند........

هرشب وقتی موبایلمو توی دستام میگیرم چند دقیقه بهش خیره میشم و

یادم میاد همه عاشقانه هایی ک بهم گفتیم

ای موبایل لعنتی تو دیگه دوریشو به رخم نکش

بیا تا مقدس ترین عشق دنیا را به همگان نشان دهیم.

بیا تا طعم شیرین ترین عشق دنیا را بچشیم.

بیا تا بهترین لحظه ها را در عشقمان مهیا کنیم.

بیا تا گرمی عشقمان را در قلبهایمان احساس کنیم.

بیا تا عشقی یکدل و یکرنگ داشته باشیم.

بیا تا غروب غم انگیز عاشقان را

با نشان دادن معنی واقعی عشقمان به همگان زیبا کنیم.

بیا تا فاصله عاشقان را

با ثابت کردن معنای واقعی عشق را از بین ببریم

و فاصله بین عاشقان را کم اهمیت جلوه دهیم.

بیا تا ثابت کنیم ما می توانیم

در میان تمام عاشقان برای همیشه عاشق بمانیم.

بیا تا در میان فصلهایمان فصل خزانی نداشته باشیم

و تمام لحظه ها و فصلها بهاری بیش نباشد!

بیا تا شبهای با هم بودنمان را پر از ستاره کنیم.

حالا بیا که همدیگر را باور کرده ایم!

روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند پشتش را به دنیا بکند پاهاشوبغل کند

و بلند بگه من دیگه بازی نمی کنم.....

نمی خواهم خاطره ی فردایم شوی!

امروز من باش

حتی لحظه ای……!

دوباره نم نم بارون صدای شرشر ناودون

دل بازم بیقراره دوباره رنگ چشاتو خیال عاشقی باتو

این دل آروم نداره نداره نداره

شبامو خواب نوازش

دوباره هق هق وبالش گریه یعنی ستایش

ستایش تو وچشمات دلم هنوز تو رو میخواد دل بازم پر زده واسه عطر نفسهات

اتاقم عطرتو داره

دلم گرفته دوباره

کار من انتظاره

ی عکس ودرد دلامو میریزه اشک چشامو غم تمومی نداره نداره نداره

صدای باد وکوچه داره تو خونه میپیچه

قلبم آروم نمیشه بغل گرفتمت انگار

دوباره خوابه وتکرار باز نبودی و من تکیه دادم به دیوار